نائیریکانائیریکا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

مامان روان شناس

نائیریکا رفته کویر

1391/3/11 23:37
نویسنده : مامانی
1,686 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزکم

روز  21 اردیبهشت من همراه مدرسه، رفتم غربال بیز و چه خوب شد که شما رو نبردم، چون همش باید دنبال سرت می دویدم، و بعد از ظهر همراه مهساد( فرزاد ) رفته بودی خونه اشون و بعد فرزاد تو رو برده شهر بازی لی لی پوت ، مجتمع ستاره و تو کلی بازی کرده بودی و خوشت اومده بود، و شهرزاد ناخن پات رو لاک زده بود و تو مدام  پات رو نشون می دادی و می گفتی قشنگ.........

روز جمعه قرار شد فرزاد ما رو ببره کویر  و همگی عصر جمعه رفتیم به طرف بافق و روستای صادق آباد که تپه های شنی بسیار زیبایی در اونجا قرار داشت ،و ما هم کفشامون رو در آوردیم و روی شنها راه می رفتیم و تو هم خیلی خوشت اومده بود و آروم شده بودی روی شنها غلت می زدی و از دست ما فرار می کردی. و ما تا شب اونجا موندیم و واقعا کوبر آرامش خاصی داشت که تو رو هم آروم کرده بود.البته  یه عالمه شنهای ریز توی گوش و بینی و چشمات هم رفته بود. من هم هیچ ترسی نداشتم چون قرار نبود جایی بری تا زمین بخوری. اما تو راه برگشت جاده بین صادق آباد و بافق خیلی خلوت بود و تمام راه رو  آهنگ گذاشتیم و شادی کردیم و تو هم حسابی هنر نمایی کردی.  

این هم عکسهای کویر

 

ردپای دخترکم روی شن

 

نائیریکا و بابایی

 

جمعه آخر اردیبهشت عمو رسا اومده بود یزد و ما رفتیم، غربالبیز و شما اونجا کلی آب بازی کردی.

 

 

و چون خیلی این گردشهای آخر هفته بهمون خوش گذشته بود، جمعه 5 خرداد رفتیم آبشار دره گاهان که هرچند آب آبشار کم شده بود، اما منظره فوق العاده زیبایی داشت و تو تمام این سفرها بغل عمو ئمید( حمید) بودی و حتی بغل من و بابایی هم نمی اومدی.  عمو حمید خیلی تو رو دوست داره و وقتی خواب می ری مدام به همه میگه آروم باشند و تو کاملا محبت اون رو درک می کنی.اونجا هم خودت کلی صخره نوردی کردی و تاب بازی کردی .

پی نوشت1:

از همه دوستان دعوت می کنیم که برای دیدن کویر حتما به منطقه بافق بیاند، چون واقعا جای بی نظیری هست که متاسفانه هیچ تبلیغاتی هم نمی شه.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان حسنی
12 خرداد 91 16:48
سلام فرانک گلم خوبی نایریکا جونم چطوره خوبه اردیبهشت که حسالی بهش خوش گذشته درمورد بافق نشنیده بودم تا حالا جالب بود
آسمونی ها
14 خرداد 91 0:03
وای خدای من عجب عکسایی!!! من عاشق ظبیعت ناب و بکر کویرم ... طبیعتی که مثل دریا نهایت نداره و میرسه به آسمون ... به خدا
مامان نی نی
16 خرداد 91 14:34
واقعاً جای زیباییه، عکسهاتون خیلی خیلی قشنگن. مخصوصاً دختر ملوستون.
مامان پریسا
17 خرداد 91 21:08
سلام مامانی دلم حسابی براتون تنگ شده بود. ماشالله نانی خانم چه بزرگ شده. چه جای زیبایی . واقعا" که دیدینه. خوش باشید عزیزم
مامان سونیا
20 خرداد 91 9:06
وای چه عکسای قشنگی چه جای زیبایی خوش به حال نائیریکای ناناز که رفته کویر و حسابی خوشگذرونده ایشاالله همهیشه درشادی و آرامش به سر ببرید
من وبرادرم
20 خرداد 91 14:17
منتظرم.
مامان آیلا
21 خرداد 91 9:01
چه زیبا هستند هم نائریکا جون و هم کویر دو تا زیبا کنار هم
مامان نوژا
21 خرداد 91 9:32
واییییییی چقدر قشنگه.
مامان نوژا
21 خرداد 91 9:33
همیشه خوش باشید
سما
22 خرداد 91 15:40
وای من عاشق کویرم خیلی دلم میخواد برم یزد.......ماشالله به ناییریکا جون با اون ردپاهای خوشکل و کوچولوش راستی معنای اسم دختر شما چیه؟ اسمش خیلی قشنگه......... خوشحالم با شما آشنا شدم ، چون من هم همکار شما و دبیر هستم به ما هم سر بزنید
الهام مامان لنا
23 خرداد 91 11:53
وای چه عکسای زیبایی رد پاهای کوچولو تو اون دشت بزرگ خیلی زیبا بود
مامان آرشیدا کوچولو
25 خرداد 91 1:04
چه جای زیبایی و چه عکس های خوشکلی گرفتید عکس هارو میدیدم همش استرس اینو داشتم چیزی پای عروسک نانازت رو نیش نزنه هزار بار از طرف من ببوسش
میدیا
25 خرداد 91 13:03
منم یزد زندگی میکنم و غربالیز و دره گاهان هم رفتم خوشحال میشم به من سربزنید
میدیا
29 خرداد 91 21:52
خوب نیست قالبش ..نمیدونم من هروقت یه چندبار قالبو تغییر میدم ...ممنون بازم یه سری بهم بزنید ...
عاطفه مامان الای
8 خرداد 92 13:43
چه دختر نازی خدا حفظش کنه پیشمن هم بیا مامان نائیریکا