نائیریکای هنر مند
سلام نفس مامان
این روزها من شاهد کارهای جدید تو هستم و هر روز یک مورد جدید یاد می گیری و چه زود بزرگ شدی و و چه جالب هر کار تو برای ما تازگی داره و ما کلی ذوق می کنیم
این روزها خیلی مستقل شدی و خودت می ری برای خودت از در یخچال اب بر می داریف لیوان رو می زاری و با انگشت کوچکت اهرم رو فشار می دی و البته دقبقا همون قدر اب که نیاز داری برای خودت می ریزی.
دیگه خیلی خوب حرف می زنی و تقریبا همه چی رو می گی البته به زبون خودت و ما باید رمز گشایی کنیم.
زبان فارسی و ایتالیایی رو قاطی کردی مثا به هندوانه می گی مالا حالا این ترکیب رو از کجا آوردی اینه ککه بابایی یادت داده که توپ می شه پالا و چن هندونه گرده و شبیه توپه به هندونه هم می گی پالا و چون بابایی تصحیح کرده و بهت می گه ملونه و شما هم ملونه و پالا رو باهم ترکیب کردی.
البته به تربچه هم می گی پالا و تربچه رو می ندازی روی زمین و می گی پالا اونجا او تاد.
و هنر نمایی تو شما تو کلمه نیست هست و وقتی ما بهت می گیم نائیریکا نیست. دستات رو می گیری جلو چشمات و می گی نانا نیست و دستات رو بر می داری و می گی هست و کلی می خندی.
عاشق تاب بازی هستی و برای عروسکات هم با پایه دوربین تاب درست کردی!!!!!!!!!!
وای عاشق این هستی که ما مهمون داشته باشیم. و بعد از رفتن مهمونا مراسم گریه و زاری برقرار است
البته وقتی بابابزرگ و مامان بزرگ بیاند که شما نمی زاری برند و اینقدر محکم بغلشون می کنی تا اونا مجبور می شند تو رو ببرند خونه.
راستی یادم رفت بگم که حسابی نقاش شدی و دیوار خونه خودمون و مامان جون رو حسابی خط خط کردی.
عاشق پارک هستی تو پارک اینقدر سوار تاب و سرسره می شی که من و بابایی خسته می شیم.
من هر روز عاشق این شادی بیش از حد و انرژی زیاد تو هستم.
کلا آب بازی رو خیلی دوست داری، روز 15 خرداد رفته بودیم . پیکنیک و شما کلا داشتی آب بازی می کردی و اینقدر اب بازی کردی و کلی هم افتاب سوخته شده بوذی
دیگه چون خیلی شیطون شدی ما دیگه برنامه سفر خارج از یزد نذاشتیم تا تو راحت باشی .
جدیدا نقاش ماهری شدی و خط های بسته می کشی، شبیه گل و می گی دل(گل) قربونت برم که نقاش شدی.
عکسهای جدید نانا در پست بعدی