نائیریکای کوچولوی من
نفسم سلام امروز خیلی دختر خوبی بودی وقتی از خواب بیدار شدی بابا جون تو رو برد حموم تو هم آروم تو وانت بشسته بودی و با مرغابی ها بازی می کردی و سر و صدا می کردی وقتی از حموم آومدی بیرون و من لباسات رو تنت کردم بابایی موهات سشوار کشید تو هم از صدای سشوار خوشت می یاد و آروم نشسته بودی تا موهات خوشکل بشه بعدش هم ناخنت رو گرفت البته شما هم جیغ می زدی حسابی خوابت می یومد من تو گذاشتم توی تختت تو اروم شدی اما وقتی از کنار تخت رفتم کنار تو شروع کردی به جیغ زدن بابای هم تو رو بغل کرد و موقعه نهار تو دوباره غذا می خاستی ما هم به تو ماهی دادیم و برای آروم کردنت مجبور شدیم بهت نون بربری بدیم و در ...
نویسنده :
مامانی
17:41