نائیریکای ملوس
سلام عزیزکم
این روزها حسابی سرم شلوغه تقریبا تا نیمه ها ی اسفنذ صبح و بعد از ظهر کلاس دارم و دلم برات تنگ میشه......
عشق مامان هر روز که به تو نگاه می کنم می بینم چقدر بزرگ شدی و هر روز بزرگتر میشی دلم برای کوچولو بودنت تنگ شده....
دختر ملوسم هر روز خودت لوس می کنی ، وقتی خونه مامانی مدام خاله ها رو صدا می کنی، صدا می کنی مو تی (مژی، خاله مژگان) پاطی(خاله فاطمه) و دائی اونا مدام صدا می کنی تا بیاند بغلت کنند و باهات بازی کنند. دایی میگه این دخترت خودش رو خیلی لوس می کنه و نگرانه تو مدرسه پاچه خوار بشی...
هفته پیش عروسی پسر عمه و عقد پسر عمو من بود. تو عروسی مدام می رقصیدی و چشم همه رو در آوردی. البته خودت ار خودت هم پذیرایی می کردی
سخنرانیها نائیریکا
باز ( باز) زمانی که می خواهی در بسته شکلات رو برالت باز کنیم.
دس ( دست) وقتی م خواهی تشکر کنی ، یا ما دستت رو بشوریم.
بیو ( برو)
بیا
ماس ( ماست)
تیر ( شیر)
ددر
اونه
تجا( کجا)
وووو
تمام حرفهای ما رو می فهمی و به حرفامون گوش می کنی
عاشق کامپیوتر هستی.
این روزها حال بابایی زیاد خوب نیست براش دعا کن زود خوب بشه...
دوستان در پست بعدی حتما عکس های دخملی رو می زارم
هر روز که می گذرد بیشتر دوست دارم