نائیریکانائیریکا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

مامان روان شناس

نائیریکای ملوس

1390/12/1 14:42
نویسنده : مامانی
826 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزکم

این روزها حسابی سرم شلوغه تقریبا تا نیمه ها ی اسفنذ صبح و بعد از ظهر کلاس دارم و دلم برات تنگ میشه......

عشق مامان هر روز که به تو نگاه می کنم می بینم چقدر بزرگ شدی  و هر روز بزرگتر میشی دلم برای کوچولو بودنت تنگ شده....

دختر ملوسم هر روز خودت لوس می کنی ، وقتی خونه مامانی مدام خاله ها رو صدا می کنی، صدا می کنی مو تی (مژی، خاله مژگان) پاطی(خاله فاطمه) و دائی  اونا مدام صدا می کنی تا بیاند بغلت کنند و باهات بازی کنند. دایی میگه این دخترت خودش رو خیلی لوس می کنه و نگرانه تو مدرسه پاچه خوار بشی...

هفته پیش عروسی پسر عمه و عقد پسر عمو من بود. تو عروسی مدام می رقصیدی و چشم همه رو در آوردی. البته خودت ار خودت هم پذیرایی می کردی

سخنرانیها نائیریکا

باز ( باز) زمانی که می خواهی در بسته شکلات رو برالت باز کنیم.

دس ( دست) وقتی م خواهی تشکر کنی ، یا ما دستت رو بشوریم.

بیو ( برو)

بیا

ماس ( ماست)

تیر ( شیر)

ددر

اونه

تجا( کجا) 

وووو

تمام حرفهای ما رو می فهمی و به حرفامون گوش می کنی

عاشق کامپیوتر هستی.

این روزها حال بابایی زیاد خوب نیست براش دعا کن زود خوب بشه...

دوستان در پست بعدی حتما عکس های دخملی رو می زارم

هر روز که می گذرد بیشتر دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نفس طلایی
1 اسفند 90 16:42
سلام عزیزم خدا برای هم حفظتون کنه و انشاالله که بابایی نائیریکا جون هم زود خوب بشن ....
مامان نفس طلایی
1 اسفند 90 16:43
راستی شرمنده یه سوال : در مورد موضوع پایان نامه و سمینار یه موضوع جدید و بکر سراغ دارید یه مقداری راهنماییم کنید ؟ البته اگه دوست داشتید جواب بدید ممنون
مامان طاها
1 اسفند 90 17:05
چه دختر نازی دارید حتما عکس های جدیدش رو بذارید تا ببینم من شما رو لینک میکنم شما هم اگه دوست داشتید.....
sepide
2 اسفند 90 16:03
سلام مامانی انشاالله که زودتر مشغله هاتون کم میشه و یه مدتی نفس راحت می کشین. مامان جونی با این چیزا که تعریف می کنین که دل من رو قشنگه قشنگ بردین بابا آخه نمی گین من دل واسه خوشگلترین و خوش اخلاقترین و در کل بهترین فرشته کوچولوی دنیا تنگ شده و می خوام ببینمش؟؟؟؟ مامان جون امیدوارم که به زودی زود بابا جون نائیریکا جونم هم خوب می شن،یه خورده صبر داشته باشین با یکم حوصله و صبر وتحمل همه چیز مثل قبل می شه. خیلی دوستون دارم و دلم واستون هم خیلی تنگ شده،کاش زودتر کلاسای عصرتون تموم میشد یه روز میومدین میدیدمتون. مراقب خودتون، بابایی نانا و عشق من باشین یه عالمه شاد باشین
مامان حسني
3 اسفند 90 11:27
سلام فرانك جونم خوبين خشين سلامتين ناييريكا جونم چه خانومي شده با اين حرفا ونازاومدناش انشالله بابايي هم زود وزد خوب بشه
مامان طاها
3 اسفند 90 18:09
ممنون بابت لینک منتظر پست جدیدتون هستم
ثمین
5 اسفند 90 23:47
سلام اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیس دیدن کنید منتظرتون هستم
مامان نوژا
7 اسفند 90 8:39
ای جونم با این شیرین زبونیهات
مامان پریسا
8 اسفند 90 18:40
آفرین نانی خانم چقد چیز یاد گرفته.مامانی یه سر بهمون بزن
مامان سحرناز
8 اسفند 90 23:56
سلام دوست خوبم ماشالله به این دختر نازتون و امیدوارم که حال همسرتون هم زود خوب بشه اگه دوست داشتین از وبلاگ ماهم دیدن کنید و بازم اگه دوست داشتین خوشحال میشم تبادل لینک کنیم
مامان آوا
9 اسفند 90 2:26
سلام عروسکم دلم برات ضعف میره اینا رو می خونم بوس برای نایی جون و مامی گلش
زیتون
15 اسفند 90 22:20
سلام ایامتان سرشار ازانرژی مثبت وشادباد جایزه سینمائی اسکار ایران راکه سبب حسادت وبغظ فرقه ضاله مصباحیه شد ورقیبش فیلمی ازرژیم اشغالگر قدس بود به شما تبریک میگم