تولد یک سالگی وبلاگ نائیریکا
عزیزم سال گذشته به پیشنهاد دوستم مریم ر و برای اینکه باباجی و عموها از تو همیشه خبر داشته باشند و اینکه خودم بتونم تغییرات رشدی و شناختیت رو بنویسم. این وبلاگ رو برات درست کردم. اما خیلی از تغییرات رشدیت و خاطراتت رو نتونستم بنویسم. اما داشتن این وبلاگ خودش برای ما خاطره شد و حتی بهونه ای برای نامهربونی به تو هم شد که همه رو برات نوشتم. پارسال این اولین پست وبلاگت دختر عزیزم امروز ۳۰ آذر من وبلاگت رو ساختم برای ثبت شادیها امشب شب یلداست و ما می ریم خونه مامانی امروز هم من کلاس دارم و تو قبل از کلاس می برم خونه مامانی و بعد می یام پیشت تا در کتار بزرگترها و دایی ها و خاله ها شب چله رو جشن بگیریم. امیدوا...
نویسنده :
مامانی
0:53